آپدیت شده برای ۵ بهمن
بالاخره بعد از چندین پست که در کانال تلگرام در مورد یادگیری زبان و تجربیاتم نوشتم، تصمیم گرفتم یک پست نسبتا طولانی، را شروع کنم و رفتهرفته در آن در مورد زبان بنویسم. برای همین این پست ناقص است و هر بار بعد از اضافهکردن موضوعی به آن آپدیت خواهد شد. کلمهی «آپدیت» را هم مینویسم سر قسمتی که آپدیت میشود تا تکرار مطالب قبلی خواننده را اذیت نکند. ولی چندین توضیح قبل از آن بدهم:
۱.چیزهایی که اینجاست برپایهی تجربیات و آموختههای نویسنده است و نویسنده همواره ممنون و مدیون کسانی است که به او آموختهاند.
۲.وسواس در یادگرفتن زبان، شما را عقب میاندازد! این اولین اصل بدیهی در یادگرفتن زبان است که اکثرا فراموش میکنند. بهترین کاری که میتوانید بکنید این است که خودتان را غرق در کاری بکنید که با زبان انگلیسی گره خورده و یادش بگیرید! مثلا اوایل من زبان را بخاطر بهتر گوگلکردن یادگرفتم، با دیکشنری و اینور و اونور خودم را میکشتم تا یک عبارت را به انگلیسی سرچ کنم و به آن ویدیو یا صفحهی دانلودی که میخواستم برسم! وسواس و ترساز قضاوت دیگران در این حوزه فلجتان میکند. اگر وسواس را کنار گذاشتید، شاید ادامهی مطالب و راهکارهای اینجا به دردتان بخورد در غیراین صورت هر چقدر هم راهکار جلوی پای شما بگذراند تشنهای خواهید بود که هیچوقت حاضر نیست حداقل برای رفع تشنگیاش، لیوان آب را در دست بگیرد.
۳.فکر میکنم مخاطب اصلی این نوشته کسانی هستند که به طور دیفالت از اهمیت یادگرفتن زبان آگاهاند. اکثرا یادگرفتیم که برای یادگیری زبان، به آموزشگاهها برویم و ترمها را یکی پس از دیگری بگذرانیم و به آخرین ترم که رسیدیم یعنی تمام! یعنی کلا زبان را یادگرفتیم. از همین طرز فکر است که دورههای چند ماهه یا چند روزه برای یادگیری زبان آنهم تضمینی(!) انقدر ارائه شده است. ولی واقعیت این است که یادگرفتن زبان، بیشتر از همه تلاش فکری میطلبد و تا وقتی عرق آن روی پیشانی ننشیند، آنطور که باید یاد نخواهیم گرفت.
بحث فضاهای تبلیغاتی هم کم به طرز فکرهای غلط در مورد یادگرفتن زبان، دامن نزده است. منتهی خبر خوشحالکننده این است که یادگرفتن زبان، از آن مهارتهایی است که میتوان به صورت self study دنبال کرد. و من تلاش دارم تا در این پست بیشتر در مورد این حوزه صحبت کنم نه انتخابکردن فلان کلاس یا آموزشگاه.
قدم اول:
بهترین کار بعد از کنار گذاشتن وسواس، خوبگوشدادن است. به رفتار کودکها دقت کردید؟ تا یکی دوسال هیچ حرفی نمیزنند، تنها به خوبی گوش میدهند شاید صداهایی دربیاورند ولی حرفزدن را بعد از یکسال و نیم تا دوسال شروع میکنند. دلیل اصلی چنین رفتاری این است که در این مدت تماما تلاش میکنند تا خوب گوش کنند. برای یادگرفتن یک زبان هم باید همین کار را کرد. گوشها را باید تقویت کرد و نسبت به صداها و کلمات حساس کرد تا یادگیری درست اتفاق بیافتد. این کاری است که غالبا در آموزشگاههای یادگیری زبان اتفاق نمیافتد. دلیل هم واضح است، مهارتی سخت و زمانبر است. ولی در بهترین آموزشگاههای یادگیری زبان در دنیا، مهارت اولی که یاد میدهند، خوب گوشدادن است. وقتی خوب گوش فرا میدهیم، دقیقا متوجه میشویم که مخرج کلمات از کجاست، طرز تلفظ صحیح یک کلمه چگونه است. حتی اگر قصد ما صحبتکردن هم نباشد، طرز تلفظ صحیح روند یادگیری یک کلمه را بسیار اثربخشتر و سریعتر میکند.
پس تا جایی که میتوانید این ستون خوب گوش دادن و تلفظ صحیح کلمات را محکمتر کنید.
همیشه حواستان باشد که دورانداختن یک یادگیری غلط خیلی سختتر از یادگیری از اول آن چیز است. اگر تلفظ لغتی را به اشتباه یاد بگیرید، فراموش کردنش آنقدرها هم ساده نیست و در هر بار مواجهشدن با آن کلمه مکث خواهید کرد تا تلفظ درست را جای تلفظ غلط بگذارید.
چند راهکار برای تقویت مهارت شنیداری:
۱.استفاده از کتاب American Accent
دورههای ویدیویی از این کتاب هم در فضای وب زیاد است که تلفظ صحیح و لهجهی امریکن را آموزش میدهد. این کتاب در یادگیری تلفظها بسیار کمککننده است.
۲.گوشدادن به پادکستهای انگلیسی
دنیای پادکستها آنقدر وسیع شده است که اگر خودتان را از آن محروم کرده باشید، نعمت بزرگی را از دست دادید! بهترین کار این است که یک اپلیکیشن برای گوشدادن پادکستها، روی دیوایسهایی که از آن استفاده میکنید، نصب کنید و عضو چندین کانال انگلیسیزبان شوید. مثلا میتوانید نویسندههای مورد علاقهی خود را دنبال کنید، یا کانالهایی که ماهیتهای طنز و داستان دارند را دنبال کنید. نیازی به درک صد در صدی حرفها و گفتوگوها نیست، مهم این است که گوش شما به چنین صداهایی عادت کند. برای من به شخصه همین گوشدادنها خیلی کمک کننده بوده و هست. حتی وقتهایی که در خانه هستم، با اینکه ممکن است به صدا فعالانه گوش ندهم و مشغول کاری دیگر باشم ولی این گفتگوها را play میکنم و میگذارم که پخش شوند. عادت کنید تا در طول روز به اینگونه صداها و گفتگوها گوش دهید. یعنی بگذارید حتی در پسزمینهی کارهای روزانهی شما، این صداها باشد.
تاکید من بیشتر از گوشدادن به آهنگهای انگلیسی، روی پادکست یا کتابهای صوتی است. در آهنگها کلمات محدودند، به علاوهی اینکه با یک صدای خاص اعمال میشوند ولی وقتی به یک پادکست یا یک کتاب صوتی گوش میدهید، به یک رشته کلمات گوش میدهید که بیشتر واقعیت دارند و بیشتر با آنها در دنیای واقعی برخورد خواهید داشت.
(من از Podcast Addict استفاده میکنم)
آپدیت:
قدم دوم
لغت و کلمات
حفظکردن یک لغت یک بحث است، کارکشیدن از لغت بحثی دیگر.
لغتهای زبان را باید به روش طبیعی یاد بگیریم. یعنی چی؟ یعنی مفهوم کلمه را بفهمیم.
برای اینکار:
۱.باید انگلیسی به انگلیسی پیش برویم
من فارسی صحبت میکنم، شما هم فارسی میدانید پس برای فهمیدن حرفهای من نیازی به ترجمه نیست و مستقیما مفهوم را از حرفهای من میگیرید. این اتفاق در زبان انگلیسی هم باید بیوفتد. مشکل اصلی کسانی که انگلیسی به فارسی پیش رفتند این است که در درک یک حرف انگلیسی باید ترجمه فارسی اتفاق بیافتد. این خودش هم تلاش ذهنی بیشتر میخواهد، هم شیرینی فهمیدن مستقیم یک زبان را میگیرد چون برای بسیاری از حرفها و لغات معادل نداریم و فقط باید مفهوم را گرفت.
پس دنبال یک عامل سوم – روشهای hook، موسیقی، شعر، آواز- برای حفظ لغت نرویم. تن به این روشهای بازاری ندهیم. زبان را طبیعی یاد بگیریم.
راهکارهای بازاری در حوزهی لغت چی میگویند؟
حفظ ۵۰۴، حفظ ۱۱۰۰، روش hook و…
Hook همان روش داستان سازی و تصویر سازی برای حفظ یک لغت است. چیزی که نمیدانیم این است که از Hook زمانی باید استفاده شود که به فرض در صدتا لغت، یکی یا دوتا از آنها آنقدر سخت است که یادگرفتنش جزء محالات حساب میشود!
اما چیزی که شاهدش هستیم این است که تمامی لغتها را با hook یاد میدهند.
وجود داشتن این عاملهای سوم، در کوتاه مدت ممکن است مفید باشد اما در بلند مدت سرعت شما را کاهش میدهد. وقتی در حال خوندن یک کتاب یا حرفزدن و چتکردن با یک انگلیسی زبانید، مدام در حال بمباران شدن لغت هستید نمیتوانید بایستید و فکر کنید که شعر چی بود لغته چی بود.
۲.لغت را جزئی از زندگی خودمان کنیم
به محض یادگرفتن یک کلمه، دنبال مصداق آن در اطراف یا زندگی خودمان باشیم.
چه بخوایم چه نخوایم، مغز ما بازیگوشیهای خودش را دارد، ممکن است در طول روز چندین کلمه را بشنویم اما رد شویم حتی به یاد هم نیاوریم، دلیل اصلیش این است که آن کلمه برای زندگی ما نیست. تا وقتی مصداق پیدا نکنیم این قصه ادامه خواهد داشت.
مثلا واژهی sharp به معنای تیز، به این فکر بیوفتید که آخرین بار که دست خودتان را با یک چیز sharp بریدید کی بود؟ یا دستتان با یک چیز تیز برخورد کرده کی بود؟
مغز ما چیزهایی که دوست دارد را نگه میدارد.
روشی که یادگرفتیم این است که لغت را میگیریم و تکرارش میکنیم:
Abandon ترککردن، Abandon ترککردن، Abandon ترککردن، Abandon ترککردن …
این روش اصلا روش خوبی نیست، بهجای آن باید دنبال این باشیم که این واژه را در جاهای مختلف ببینیم. پس یعنی لازم است که واژهها را در مثال یاد بگیریم، حالا بگردیم مصداق برایش پیدا کنیم، یا گوگل کنیم. گوگل منبع بسیار قوی و قدرتمند برای پیداکردن کاربردهای یک لغت است.
با کدام لغتها شروع کنیم؟
من کاری با لغتهای ۵۰۴ یا ۱۱۰۰ ندارم چون این کتابها هم جزء همان روشهای بازاریحساب میشوند.
اگر بخواهیم از قانون ۲۰/۸۰ استفاده کنیم، با دانستن این هزار کلمه، ۸۰ درصد متون را میفهمیم:
دانلود مستقیم هزارکلمهی پرکاربرد انگلیسی
اگر هم این هزارکلمه برایتان راحت است فایل ۳۰۰۰ کلمهای زیر را شروع کنید:
دانلود ۳۰۰۰ لغت پرکاربرد انگلیسی (لانگمن)
(آقای معلم، محمدرضا شعبانعلی هم به این دو فایل اشاره کردند، با همان فایل اول هم تا حد مطلوبی متون را میتوان درک کرد و مفهوم را گرفت.)
سایت memrise.com هم کمک میکند تا لغات رو یاد بگیرید و فایل ۳۰۰۰ لغات را هم در این لینک دارد.
گام دو و نیم!
مرور
یک مشکل دیگر هم وجود دارد و آن بحث مرور لغات است؛ بیایید یک نگاهی به نمودار فراموشی انسان بیندازیم:
اگر به این نمودار دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که چند درصد از اطلاعات درست بعد از ۲۰ دقیقه فراموش میشوند!
به اعداد و ارقام برای یک ساعت بعد و یک روز بعد و شش روز بعد نگاه کنید!
برای اینکه از چنین فاجعهای جلوگیری کنیم، نیاز به مرور داریم. وقتی حرف از مرور میزنیم، منظور این نیست که بنشینیم و مدام آن مطلب را بخوانیم. کافی است بر اساس زمانهای نمودار، مرور صورت بگیرد.
یعنی برای هر مطلبی که میخوانیم، چه زبان یا هر چیز دیگر، کافی است مرورها اینگونه باشند:
۱.اولین مرور ۲۰ دقیقه بعد از گرفتن مطالب
۲.دومین مرور یک روز بعد
۳.سومین مرور یک هفته بعد
۴.چهارمین مرور یک ماه بعد
5.پنجمین مرور یک فصل بعد (سه ماه)
از تئوریها که بگذریم، انجام چنین کاری در عهدهی آدمهای خستهای مثل من نیست، چیکار کنیم؟
نرمافزار انکی
یک نرمافزاری وجود دارد به اسم نرمافزار Anki، این نرمافزار را میتوان هر جایی نصب کرد و قابلیت sync دارد. یعنی یک اکانت بسازید و هر جایی که نرمافزار را استفاده میکنید مطابق آخرین تغییراتی که دادید، یادگیری را ادامه دهید.
قابلیت اصلی این نرمافزار، فلشکارت است. انکی، یک داکیومنت از فلشکارتهای مختلف دارد که میتوانید آنها را دانلود و استفاده کنید.
این نرمافزار میتواند نمودارهای مختلفی بر اساس عملکرد شما بدهد:
نصب انکی:
۱.نرمافزار را متناسب با سیستمعامل خودتان (ویندوز، مک، لینوکس، و برای گوشیها اندروید) از اینجا دانلود کنید
۲.بعد از نصب نرمافزار، از شما میخواهد زبان را انتخاب کنید، انگلیسی را انتخاب کنید.
۳.برای ساخت فلشکارت روی گزینهی Add بزنید.
۴.در قسمت Front روی فلشکارت است، یعنی قسمت سوال؛ Back پشت فلشکارت است، یعنی قسمت جواب.
این فلشکارتها قابلیتهای زیادی دارند، مثلا میتوان تصویر به آنها اضافه کرد و یا صدا را با گزینهی record audio، آیکن بالا سمت راست در مرحلهی ساختن فلشکارت، ضبط کرد.
نحوهی synکردن انکی
اگر انکی را در چندجای مختلف نصب کردید، مثلا هم روی کامپیوتر هم روی گوشی تا راحتتر مرور کنید، یا اینکه میخواهید اطلاعات اکانت شما، فلشکارتهایی که دارید و تاریخ مرور آنها گم نشود، لازم است انکی را syn کنیم.
۱.در سایت انکیوب ثبتنام کنید (گزینهی sign up)
۲.روی لینکی که به شما ایمیل شده کلیک کنید تا عضویت شما تایید شود.
۳.نامکاربری و رمزی که انتخاب کردید را در نرمافزار وارد کنید.
از این به بعد با زدن گزینهی ۱، همگامسازی یا syn صورت میگیرد. یعنی شما با داشتن نامکاربری و رمز عبور، میتوانید از دیوایسهای مختلف به اکانت خود وصل شده و روند یادگیری و مرور را ادامه دهید.
Synکردن انکی در اندروید و جاهای دیگر نیز همینگونه است، گزینهی syn را پیدا میکنید و نامکاربری و رمز را میدهید.
ادامه دارد…
۲۳ دیدگاه. Leave new
سلام سحرجان خوبی
من یه دانشجو هستم و اصلا زبان انگلیسی رو بلد نیستم مبتدی مبتدی
چه نسخه و سفارشی برای من داری، با توجه به این که شاغل و متاهل هم هستم…
سلام
به تازگی در محیطی بودم و مجبور بودم زبانشون رو یادبگیرم.
نکته جالب اینکه فهمیدم هر زبانی فرهنگ خاص خودش رو داره و نمیشه با ساختار کلمه به کلمه و ترجمه ای خوب پیش رفت. به واقع باید جزئی از اون زبان بشی و خودت رو درش غرق کنی. که شما هم بهش اشاره کردی.
مثل یه زبان برنامه نویسی که وقتی مثلا میگن دستور پرینت یه چیزی روی صفحه چاپ میکنه. با نوشتن و دیدن نتیجه و کاربردش بدون اینکه یخوای درش غرق میشی.
ندیدم کسی زبان برنامه نویسی رو به شیوه انگلیسی یاد گرفتن یاد بگیره. چون اونجا دقیقا کاربرد محور و نتیجه محوره.
اما من فکر میکنم فیلم دیدن خیلی موثره. چون شما کاربرد و مکان کلمه رو هم میبینی و یه روال داستانی رو پی میگیری (مغز هم که عاشق شنیدن داستان) و دغدغه های زندگی واقعی رو هم در فیلم می بینی.
اما زمانی که کامنت ها رو میخوندم متوجه شدم که شما عقیدتون بر اینه که پادکست موثر تر از فیلمه. دلیل چیه؟
سلام موافقم با اینکه باید درگیر اون زبان شد، برای من پادکست خیلی بیشتر از فیلم جواب داد موقعی که میخواستم راه بیوفتم، دلیلش هم این بود که کلمات محدود یا حذف نمیشدند و از طرفی هم گوش دادنش انرژی نمیگرفت، برای فیلم باید یک جا نشست و دید ولی برای پادکست کافی بود دکمه پلی رو بزنم و تمام. لازم نبود درگیر جزئیات بشم، ذهنم درگیر داستان به طور خاص نمیشد، کلمات میومدن و میرفتن و کمک میکرد لهجه رو بهتر درک کنم و یاد بگیرم.
باهاتون موافقم.
برای اوقاتی که نمیخوایم خودمون رو درگیر کنیم و اصطلاحا انرژی کمتری صرف کنیم و همچنان آموزشمون رو پیگیری کنیم پادکست خیلی مناسبه.
سلام
من متاسفانه نزدیک پنج سال کلاس زبان رفتم. نمیگم فایده ای نداشته اما قطعا به هزینه مالی و زمانیش نمی ارزید. اگه با دانش امروز میخواستم زبان یاد بگیرم عمرا کلاس زبان نمیرفتم.
زمانی که کلاس میرفتم به نسبت بقیه دایره لغاتم وسیع تر و تلفظم بهتر بود (هرچند لهجه مون هنوز ایرانیه – هلو آی ام نوید – مای پشن ایز اسلیپینگ). بیشترین چیزی که روی دایره لغات و مهارت لیسنینگ و اسپیکینگ من اثر گذاشت فیلم و سریال بود. حتی با اینکه معمولا با زیرنویس فارسی میدیدم کار خودشو کرد، به قول شما همون شنیدنه مهمه. تازه دو سه ساله که اعتماد به نفس پیدا کردم با زیرنویس انگلیسی میبینم.
و تازه همین شش هفت ماه پیش بود که یه رمان انگلیسی رو کامل خوندم. البته حدس میزنم کمی ساده سازی شده بود. شاید هم چون خودش ترجمه بود اینجوری به نظر میومد. آخه زبان اصلی «کیمیاگر» پرتغالی بوده. به هرحال توی همون کتاب حدود صد و ده بیست کلمه رو بلد نبودم.
خلاصه به نظرم مطالعه کتاب و متون انگلیسی (هرچند سخته) و دیدن فیلم و استفاده از دیکشنری انگلیسی به انگلیسی خیلی اثربخشه. البته بقیه روشهای خوب رو شما گفتین که دیگه من تکرار نمیکنم.
مرسی نوید عزیز از اینکه تجربههاتو نوشتی.
سلام..مطالبی که گفتید واقعا کلیدی بود من زبان انگلیسی روتا حد ترجمه ی کلیه ی متون انگلیسی رفرنس پایان نامه م بدون کمک گرفتن از گوگل ترانسلیت و درحد استفاده ی کم و بیش از ی دیکشنری معمولی بلدم، یعنی حتی می تونم با اعتماد به نقس ی کتاب رو صرفا با کمک گهگاهی از ی دیکشنری معمولی ترجمه کنم..اما از نظر مکالمه ضعیفم …مشکلمم اینه که زمانی که میخوام صحبت کنم اول جمله مو توی ذهنم از فارسی کلمه به کلمه به انگلیسی ترجمه می کنم و بعدش کنار هم میذارم……. در حالیکه گستره ی دایره ی لغاتمم بد نیست! راهکارتون واسه حل این مشکل چیه.. ممنون میشم راهنمایی کنید و از تجربیاتتون استفاده کنم…
سلام فاطمهعزیز
من معلم یا مدرس نیستم بگم دقیقا میشه چیکار کرد ولی برای این چیزی که گفتین یکی از دلیلاش همینه که با ترجمه شروع کردین، بنظرم پادکست اگر گوش بدین راه میوفتین چون یکم مجبور میشین همراه با گوینده بفهمین چی داره میگه و از یه طرف هم تلفظ لغتا دستتون میاد. اولش سخته ولی راه که بیوفتین خیلی براتون راحت میشه. نه فیلم نه آهنگ هیچکدوم اندازه پادکست نمیتونن کمک کنن. یه موضوعی که علاقه دارین انتخاب کنین کلی پادکست براش هست.
موفق باشین :)
با سلام،
برای یادگیری هر مهارتی باید همون مهارت رو کار کرد. برای مکالمه هم باید مکالمه زیاد کار کرد.
ولی دو تا نکته هست:
۱. وقتی میگیم مکالمه، تو فضای جامعه ایران جا افتاده که به جملات کلیشهای سه – چهار کلمهای میگن مکالمه و اون رو از مهارت اسپیکینگ جدا میکنن، که اشتباهه.
۲. فیلم یا کتابی در مکالمه کار کنید که جملات واقعی و به اندازه کافی طولانی داشته باشه در اینصورت خیلی زود این مهارتتون خوب میشه.
سلام خودت از کدوم داکیومنت فلشکارت استفاده میکنی؟داکیومنت خودتو داری؟معرفی کنید :)
سلام، الان هیچی! ولی اون موقع که تازه شروع کرده بودم سههزار لغت لانگمن بود
سلام سحر عزیز
چند ماه میشه که یادگرفتن زبان انگلیسی رو دارم جدی دنبال میکنم و با خواندن این مطلب و ایده هایی که تو دادی، مطمئنم سرعت یادگیریم بیشتر میشه.
ازت ممنونم
در ضمن اگر دوست داشتی این ایده را هم امتحان کن و درباره اش در این مطلب مفیدت بنویس
یک گروه تلگرام با چند تا از دوستان نزدیکتون که قصد یادگیری زبان انگلیسی دارن تشکیل بدید و سعی کنید انگلیسی صحبت کنید.( وویس)
من با چند تا از دوستام این گروه رو تشکیل دادیم و تاثیر زیادی که در مکالمه ام داشته را کاملا حس می کنم
به امید موفقیتت سحر عزیز
امیدوارم بترکونی
با سلام و احترام…
دستتون درد نکنه مطالبتون فوق العاده بود خیلی ممنونیم از مقاله مفیدتون
من خواستم در این خصوص یه پیشنهاد خوب بکنم:
مرکز آیلتس دانشگاه علوم پزشکی تهران، خیلی سیستماتیک و برنامه ریزی شده دوره های آمادگی آیلتس رو برگزار میکنه. همه اساتیدشون تاپ ترین های ایران هستن. من خودم به جرات میتونم بگم حرف ندارن. اینم آدرس سایتشه https://tumscollege.com
سلام سحر
متن خیلی خوب و جالبی نوشتی، می خواستم از تجربه خودم بگم
من هم مثل تو کنجکاو بودم که چطوری زبان رو یاد بگیرم تا اینکه توی دوره لیسانس و دانشگاه بعد از کلی خوندن زبان قبل دانشگاه، چیزی رو کشف کردم به اسم دیدن فیلم های خارجی! چیزی که لیسنینگ من رو از این رو به اون رو کرد! هر چند برای کنکور ارشد ۵۰۴ رو هم خوندم ولی کمک اصلی رو به من فیلم ها کردن!
و بعد ها هم با نوعی از آموزش آشنا شدم که بر مبنای لیسنینگ و تکراره تکرار با موضوع و مفهوم و صحبت های عامیانه! اسم مدرسش یه آمریکایی به اسم Aj Hoge هست.
سلام مرتضی عزیز
ممنونم از اینکه تجربهاتو گفتی
برای من هم گوشکردن و زمانگذاشتن برای listening زبانمو قوی کرد و راهم انداخت بعدها خوندم و از مدرسهای مطرح شنیدم که اولین مرحلهی یادگیری زبان همون گوش دادنه است؛ توی کشورهایی که زبان انگلیسی زبان دومشونه اولین کاری که میکنن همینه که زباناموز رو میذارن فقط گوش بده و گوشهها رو تقویت میکنن
در مورد فیلم هم موافقم ولی نه به اندازهی پادکست، فیلمی هم خیلی دوستش داشتم یه سریال بود از friends که هنوزم میبینم انقدر عالین :)))
در مورد فیلمها توی بخشهای بعدی متن مینویسم چیزایی که یاد گرفتم
دورهای هم که گفتی سرچ کردم رسیدم به دورهی Effortless English
اره دقیقا همین دوره، این آقای AJ پادکست روزانه هم داره برای شنونده هاش، آدم جالبیه، معرفی روشش رو توی ۷ Rules خودش گفته که با شرچ میشه پیداش کرد
[…] حدی ساده و کجوکوله انگلیسی صحبت میکند که اگر کمی با زبانانگلیسی آشنایی داشته باشید، ترس و واهمهای نخواهید داشت که بدون […]
دروود سحر خاتون. :))
ممنونم از انتقال آموختههات. :گل:
با این نوشته ، به خودم گفتم کمکم یاد گرفتن فایده نداره و باید بچسبم بهش.
ممنون که انگیزه دادی. :))
موفق باشی دخترجان. :)
سلام احسان عزیز
امیدوارم بترکونی
ممنوون. :))
بله بله حتما. :)
سحر عزیز
سلام
۱- خیلی عالی هست که تجربیاتت رو در اختیار ما قرار میدی. خدا قوت دلاور.
۲- این زبان از اون آرزوهای دور و دراز من شده و وقتی پست شما رو دیدم متحول شدم و تصمیم دارم از شنبهی بعد از شب یلدا برم تو دلشاین که یه شوخی بود ولی باید قبلش در مورد اهمال کاری تمرین کنم. این اهمال کاری chain نداره؟
۳- گفتم chain و یادم افتاد که آپدیتش نکردم.(شکلک خجلت)
۴- در نهایت درگیری با هر موضوعی که قراره یاد بگیریم بهترین شیوه برای من یکی در هر کاری بوده.
۵- بیصبرانه منتظر آپدیتهای بعدی هستم ولی اول همین تمرینهای درس اول رو انجام میدم، بعد میرم سر بقیه.
موفق باشید
سلاااااام
ممنون از لطفت
:)))
دوره طولانیه و تمریناش شخصیه یعنی ایدهای الان برای chainاش ندارم ولی شاید در ادامه بشه :)
ممنونم که توجه کردی و اجراییش میکنی
شاد باشی