ما از طریق شنیدن و خواندن حرفهای دیگران هم اطلاعاتی دریافت میکنیم که به یادگیری تبدیل میشوند.
ولی زنگ خطر اینجاست که باید مواظب انتخاب این «دیگران» باشیم. خواه یا ناخواه این همنشینی با دوستان در ما اثر خواهد کرد. پس باید به کسانی که انتخابشان میکنیم وزندهی کنیم. یعنی هر حرفی و هر شنیدهای و هر خواندهای را نباید قبول کرد. خیلی اوقات یادگیری در نپذیرفتن حرفهای دیگران است.
از طرفی این اشخاص لزوماً نباید در قید حیات باشند. ممکن است من نویسندهای را دوست دارم و آثارش را دنبال میکنم. رفتهرفته این خواندنها بر روی مدلذهنی من تأثیرش را میگذارند.
لابد شماهم شنیدهاید که: ما میانگینی از 5نفری هستیم که با آنها بیشترین ارتباط را داریم.
چیزی که من روی تأکید دارم این است که این ارتباط در دنیای امروز، صرفاً ارتباط در فضای واقعی نیست. شاید خیلی از ما عادت به چتکردنهای زیادی داریم. یا حتی همانطور که قبلاً گفتم خواندن و دنبالکردن نویسنده یا هنرمندی که دوستش داریم که هم میتواند در این 5 نفر باشد. آن زیادی ارتباط برقرار کردن نکته اصلی ماجراست.
در کتاب مثل هنرمندهامثل بدزدید آقای آستین کلئون هم این مفهوم را به زیبایی بیان کرده است:
مارسل دوشان میگفت: «من به هنر اعتقاد ندارم، من به هنرمندان اعتقاد دارم.» این درواقع روش خیلی خوبی برای مطالعه است–اگر بخواهید کل تاریخ رشتهتان را یکباره ببلعید خفه میشوید. در عوض یک متفکر–نویسنده هنرمند، اکتیوست، الگو– را که عاشقش هستید خوب بجوید. هر چیز دانستنی که درباره آن متفکر وجود دارد مطالعه کنید. سپس سه شخص که آن متفکر عاشقشان بوده پیدا کنید و همه چیز را دربارهی آنها دریابید. این کا را هر چندبار که میتوانید تکرار کنید. هر چقدر که میتوانید از درخت بالا بروید. هر وقت درخت خودتان را ساختید وقتاش است که شاخهی خودتان را آغاز کنید.
اینکه خودتان را به عنوان بخشی از یک دودمان خلاق ببینید کمک میکند وقتی کار خودتان را شروع کردید کمتر احساس تنهایی کنید. من عکس هنرمندان مورد علاقهام را در آتلیهام آویزان کردهام. آنها مثل روحهایی هستند که تقریباً میتوانم حس کنم که وقتی روی میز کارم قوز کردهام آنها مرا به جلو میرانند.
نکته خوبی که در مورد استادان مرده یا از راه دور وجود دارد این است که نمیتوانند شاگردیتان را رد کنند. میتوانید هر چه خواستید از آنها یاد بگیرید. آنها برنامه درسیشان را توی کارهایشان باقی گذاشتهاند.
شما از این طریق میتوانید درخت شخصیت خودتان را بسازید. اینکه این درخت ثمر دهد یا ندهد همگی بستگی به انتخابهای شما در گزینش افراد دارد.
فکر میکنم در کنار این نوع یادگیری، خوب است ما هم مهارت پیدا کنیم تا به گونهای صحبتکنیم و بهگونهای از تجربیاتمان بگوییم تا دیگران نیز یاد بگیرند. باید مهارت ظرافت کلامی را یاد بگیریم.با این مهارت میتوانید کلمات را به گونهای بکار ببرید که مفهوم درست به آن شکلی و منظوری که دارید به مخاطب برسد. همین مهارت در یادگیری مؤثر است. چون بخش بسیار مؤثر در یادگیریهای ما برمیگردد به توضیحدادن و توصیفکردن اطلاعاتی که داریم. و همچنین باید مهارت خوب گوشدادن را هم در خودمان تقویت کنیم.
۴ دیدگاه. Leave new
امممم سلام و سلام
خوندم جالب بود و البته نظری هم بدم
اممم آدمای زیادی رو در زندگی خواهیم دید و با افراد زیادی صحبت خواهیم شد؛ یه نکته ظریف هست که گاهی یهو گم میشه؛ اون نکته اینه:
شما و طرف مقابل قرار نیست که چیزی رو به اثبات برسونید
افراد در شرایط مختلف گاها نوع بیان متفاوتی دارن
گاهی افراد هدفشون از حرف زدن فقط اینه که حرفاشون شنیده بشه؛ فقط همین
گاهی افراد هدفشون شنیدن همراه با انتقال یه منظور خاصه
و …
و نکته ظریفی در همهی حالتها هست
اون نکته اینه که>
شما به بعنوان شنونده در اون زمان در همون زمان خاص باشید و البته مهمتر از اون این هستش که شما در اون زمان خاص ظرفی که از داشتههاتون در مورد موضوع مورد بحث طرف مقابل هست رو خالی کرده باشید و بعد به حرفای طرف گوش بدید؛ یکی از اشکالات ما در تمامی برخوردها همین موضع میشه که ما؛ ظرفی پر و یا نصفه رو در دست داریم و همزمان به طرف مقابل فرصت میدیم که حرفشو بزنه؛ ولی زمانی که ظرف نصفه باشه یا پر؛ چطور میتونیم بدون داوری و حواس پرتی مطلبی که قراره انتقال داده بشه رو از طرف مقابل بگیریم؟
و در مورد افراد مختلف در زندگی
کلا افراد مختلف دنیاهایی متفاوت رو تجربه میکنن و در نتیجش افراد مختلف دنیاهای متفاوتی رو خواهند داشت
با افراد مختلف همکلام شدن خوبه ولی تاثیر پذیری از همه درست نیست؛ دقیقا همونی که از … میاد بیرون با اونی که از کعبه میاد بیرون هر دو مورد حداقل چند نکته مفیدی دارن؛ پس همه در همه حال قابل احترام هستن و این ماییم که باید بتونیم با فکر کردن منطقیتر افکار درست از نادرست رو تفکیک کنیم و از افراد مختلف یا بگیریم
گویند کمال همنشین در من اثر کرد
لیک کمال تو در همنشین اثر کرد؟
درود بر مسیرِ عزیز
با شما موافقم، خیلی خوب اشاره کردید به اینکه قرار نیست چیزی رو به اثبات رسوند.
شنونده خوبی باشیم :) و نکاتی که گفتید خیلی بهمون کمک میکنه.
از نظرتون استفاده کردم و بیشتر ازتون یاد گرفتم.
شاد باشید.
سلام خانوم شاکر
بالاخره شروع کردم به نوشتن و توی یک چالش نویسندگی سی روزه شرکت کردم.
خوشحال میشم اگر نوشتمو بخونید(البته موقع نوشتن هیچی به ذهنم نمیرسید و بد شد ولی برای این که ترسم بریزه و نوشتنم بهتر بشه, منتشرش کردم.)
https://virgool.io/@adel_mhz/%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-xl6e5drkwd96
مرسی
سلاااااام
دیدمش. خیلی خوشحالم که شروع کردی عادل.
امیدوارم یه نویسنده عالیای بشی.