بهطور کاملا اتفاقی با کانال آیدین حبیبی در تلگرام آشنا شدم و دیدم ایشون یه چالش 30 روزهٔ شرححال نویسی گذاشتن.
واقعا توی نوشتن -مخصوصا اینجا- که خیلی دوست ندارم تخصصی در مورد برنامهنویسی و فضای کاریم بنویسم، پیدا کردن موضوع برام خیلی سخته و بعضی اوقات واقعا چیزی به ذهنم نمیرسه. با اینکه سعی میکنم هر روز بنویسم اما بیشتر نوشتههام توی evernote میمونه و کم پیش میاد که اونها رو منتشر کنم.
این شد که چالش 30 روزهٔ ایشون رو انتخاب کردم تا بتونم به وضع فکرم که عین یه کلاف پیچیده شده، یکم نظم بدم و بهتر بنویسم.
موضوعات رو اینجا مینویسم و هر روز که اون موضوع رو کامل کردم بهش لینک میدم.
شما هم اگر مایلید توی این چالش شرکت کنید و اگر وبلاگی، شبکهٔ اجتماعیای یا جایی دارید که دوست دارید منتشرش کنید، خبرم کنید تا مشتاقانه نوشتههاتون رو بخونم.
✍🏻 روز اول: برای چه یادداشت مینویسی؟
میخواهی چه چیزی از آن بدست آوری؟ فکر میکنی نوشتن چطور به احساس و هوشت کمک میکند؟
✍🏻 روز دوم: دربارهٔ پروژه یا هدفی بنویس که مدتهاست در ذهن داری ولی کاری برایش انجام ندادهای.
فهرستی از کارهایی را بنویس که مدام عقب میاندازی و جداگانه دلیل اهمیت هرکدامش را توضیح بده. مشخص کن که با انجام دادن آنها به چه موفقیتی در زندگی نزدیک میشوی. لازم نیست که برای این فهرست کاری بکنی. برای قدم اول همین کافی است.
✍🏻 روز سوم: در کودکی دوست داشتی چهکاره شوی؟
آیا امروز کاری شبیه به آن انجام میدهی؟ واکنش همان کودک به شرایط امروزت چطور است؟
✍🏻 روز چهارم: در 10 سال آینده، خودت را چطور میبینی؟
امروز، نگاهی به آینده میاندازیم. امیدواری در آن آینده چهکارهایی را انجام دادهای و به چه دستآوردی رسیدهای. سعی کن ۵ قدم برای رسیدن به آن تصویر را مشخص کنی.
✍🏻 روز پنجم: در حال حاظر غذای محبوبت چیست و آن را چطور درست میکنی؟
بعد از چند روز نوشتن دربارهٔ موضوعهای مهم و بزرگ، امروز را به خودمان راحت میگیریم. این دستور غذا را از کجا پیدا کردی؟ آیا غذایی بوده که نسل به نسل در خانوادهات گشته یا خودت ابداع کردی؟ شاید هم از گوگل پیدا کردی؟ اگر اهل غذا درست کردن نیستی، از خوردن غذای محبوبت بنویس.
✍🏻 روز ششم: اگر میتوانستی با نوجوانی خودت ارتباط داشته باشی، به او چه میگفتی؟
او را به چه چیز تشویق میکنی و از چه بر حذر میداری؟ آیا او به آنکه امروز هستی، افتخار میکند؟ از این ارتباط چه نکتهای میتواند مشوق امروزت شود؟
✍🏻 روز هفتم: در یک هفتهٔ اخیر، بزرگترین چالش نوشتنت چه بوده است؟
یک هفته از شروع چالش ۳۰ روزهٔ نوشتن میگذرد. آیا نوشتن برایت راحتتر شده یا سختتر؟ تا اینجا کار، چه چیزی یاد گرفتهای؟
(پاسخ: چالشی نداشتم! تنها مشکلم در آپلود نوشتهها بود. بیشتر در اورونوت مینویسم و گاهی یادم میرود که منتشرشان کنم. :-( )
✍🏻 روز هشتم: ۵ ایده بنویس.
درباره هر چیزی که میخواهی. از طعم اختراع نشدهٔ بستنی تا جایی که آرزوی دیدنش را داری. از کتابهایی که نباید به فیلم تبدیل میشدند تا فیلمهایی که بهتر بود سریال تلویزیونی شوند.
✍🏻 روز نهم: دربارهٔ کتاب یا مجلهای بنویس که در حال خواندش هستی.
تا جایی که میتوانی، جزئیات بنویس. آن را از کجا خریدهای یا هدیه گرفتهای؟ چه جمله یا ایدهای از آن را دوست داری؟
✍🏻 روز دهم: از ۱۰ چیزی که باعث خوشحالیات میشود، فهرستی بنویس.
به مناسبت رسیدن بهروز دهم، از ۱۰ چیزی بنویس که دلیل خوشحالیات است. تاکنون یک سوم مسیر را طی کردهای. خب همین میتواند، یکی از عنوانهای فهرست باشد.
✍🏻 روز یازدهم: از ۱۰ چیزی نویس که باعث خوشحالی دیگری میشود.
در ادامهٔ چالش دیروز، از ۱۰ چیزی بنویس که دلیل خوشحالی دیگران میشود. میتوان ۱۰ کار مختلف برای ۱ نفر یا ۱۰ کار مشخص برای ۱۰ نفر مختلف باشد.
✍🏻 روز دوازدهم: از یک نقطهٔ هیجانانگیز و یک نقطهٔ خستهکنندهٔ روزت بنویس.
از چیزی که بسیار لذتبخش، خاص یا جالب و چیزی که سخت و ناراحتکننده بود.
روز سیزدهم: در حال حاضر روی چه پروژهای کار میکنی؟
برای چه کسی است؟ چرا اینکار را انجام میدهی؟ قدم بعدی چیست؟
روز چهاردهم: همین حالا عکسی بگیر و دربارهٔ آن بنویس.
بیرون برو و از اولین چیزی که میبینی، عکسی بگیر. اگر دیرتر برنامهای داری، یادت باشد تا عکسی بگیری.
✍🏻روز پانزدهم: از گفتاورد، ایده یا داستانی بنویس که امروز توجهت را جلب کرد.
چه تأثیری داشت؟ چه انگیزهای درونت ایجاد کرد؟ یا چرا به آن جذب شدی؟ ساده بنویس و آن را دوستی به اشتراک بگذار.
✍🏻روز شانزدهم: آخرین فیلمی که تماشا کردی، چه بود؟
آیا آن را پیشنهاد میکنی؟ چرا آره و چرا نه؟ با چه کسی و کجا فیلم را دیدی؟ آیا خاطرهای از قبل یا بعد فیلم، به یاد داری؟
✍🏻روز هفدهم: قدردان چه هستی؟
هرچه که به ذهنت میرسد. چه جدی و چه شوخی. از دوست و خانواده و اطرافیانت یا از کولری بنویس که قدردانش هستی.
✍🏻روز هجدهم: فیلم محبوبت کدام است؟
از چه ویژگی آن بسیار لذت میبری؟ آیا بازیِ خاصی توجهت را جلب کرده یا کارگردان آن کار حرفهای ساخته است؟ فرد/گروه خاصی که دوست داری با آنها فیلم ببینی، کیست؟
✍🏻روز نوزدهم: از نکتهای بنویس که در آخرین کتاب یا مجلهای که خواندی، یادگرفتهای.
گاهی نکتههای غیرمنتظره از کتاب یا مجلهای یاد میگیریم. حتما لازم نیست که درس زندگی باشد و مسیر زندگیمان را تغییر دهد. نکتهای کوچک. نکتهای که در روزمره به کار میآید. دیدگاهت به موضوعی را تغییر داده یا باعث تأمل در موضوعی شده است.
✍🏻روز بیستم: برنامهات برای فردا چیست؟
از برنامههایت بنویس، حتی اگر فکر میکنی فردا روز خستهکنندهای خواهد بود. حتی اگر برنامههای کوچکی مانند تماس با دوستی یا پختوپز برای خانواده باشد. چهکاری است که برای مدتها آن را عقب میاندازی ولی فردا بهراحتی میتوانی انجامش دهی؟
✍🏻روز بیستویکم: داستان زندگیات در ۵۰۰ کلمه یا کمتر.
کوتاه و شیرین. تصور کن که در حدود ۴ دقیقه، زندگیات را برای کسی تعریف میکنی. احتمالاً بیشترین از اینها حرف برای گفتن داری، ولی همینقدر را بنویس.
✍🏻روز بیست دوم: آخرین باری که مقابل کسی گریه کردی، کِی بود؟ تنها چطور؟
کسی در نوشتههایت نیست تا قضاوت کند. پس راحت بنویس. چه چیزی/کسی دلیل گریه کردنت بود؟
✍🏻روز بیست سوم: یک سِلفی بگیر.
جدی. یا مقابل آینه یا با دوربین جلوی موبایل. سعی کن لذت ببری. امروز از نوشتن خبری نیست!
✍🏻روز بیست چهارم: چه ایدهای مهمی در سر داری؟
لحظهای تأملکن و بگذار ذهنت آرام بگیرد. چه ایدهٔ مهمی در سر داری؟ ایدهای که شب را با آن صبح میکنی یا حتی در حال دوش گرفتن هم رهایت نمیکند.
✍🏻روز بیست پنجم: آهنگ محبوبت در این لحظه چیست؟
آیا محبوب است چون با آن حال خوشی داری؟ آیا آن را دوست داری چون احساس خاصی را در تو برمیانگیزد؟ یا آیا از ترانهٔ آن لذت میبری؟
✍🏻روز بیست ششم: چه چیزی در اطراف، توجهت را جلب میکند؟
به چه چیزی از آن، جلب شدهای؟ آیا آن چیز رنگ، طرح یا بافت خاصی دارد؟ اگر به جای وسیلهای، به کسی توجهت جلب شده، آیا ویژگیهای ظاهری او برایت جالب است؟
✍🏻روز بیست هفتم: یک عکس قدیمی را از گالری موبایل انتخاب کن و دربارهٔ آن بنویس.
عکسی از یک ماه پیش یا حتی قدیمیتر. ببین چه چیزی از آن به یاد داری.
✍🏻روز بیست هشتم: خلاصهای از کتاب را در یک جمله بنویس.
لازم نیست دربارهٔ کتاب محبوبت باشد. کتابی را بردار و برداشتت از آن را، در یک جمله بنویس.
✍🏻روز بیست نهم: دربارهٔ یکی از پیغامهای محبتآمیزی که دریافت کردهای، بنویس.
ایمیل، پیغامهای موبایل و شبکههای اجتماعیات را نگاه کن و تعریف یا تمجید دلگرمکنندهای را پیدا کن. از خواندنش چه احساسی داشتی یا داری؟ همچنین اگر دوست داری میتوانی پیغام مشابهی به فرستندهٔ آن بفرستی.
✍🏻روز سیام: نکتهٔ الهام بخشی را ثبت کن.
بهروزت توجه کن. جمله، مکالمهای یا حتی گفتاوردی را به یاد بیاور که امروز بهنوعی برایت الهامبخش است.
۱۲ دیدگاه. Leave new
اگر لطف کنید کانال شاترا به ما هم بفرستید ممنون میشوم.
کانال کی؟ متوجه نشدم. لینک کانال ایدین حبیبی توی متن هست
بسیار عالی. چالشگذاری برای نوشتن یکی از بهترین راهها برای غلبه بر احساس اضطراب در هنگام نویسندگی هست. نوشتار شما در این رابطه فوقالعاده مفید بود برای همین در جدیدترین پست وبلاگم به آن لینک دادم. موفق باشید
بهراد عزیز لینک وبلاگ شما درج نشده یا اگر قبلا باهم صحبتی داشتیم توی inoreader باید باشه. به هر حال اگر درج کنین ممنون میشم.
والا فعلا یه مثلث زرد زدم جلو هاست، روشم نوشتم: “دولوپران مشغول کارند” D: مرسی!
عوضش کیفیت قربانی کمیت نمیشه…
پ.ن: مبارکا باشه…! بالاخره ایمیل منم به رسمیت شناخته شد.
چه خوب!
فقط دچار کمالگرایی نشید. بذارید زودتر بخونیم.
پ.ن: :)))) کلا عوضش کردم
نه انشالا…
مرسی سرعت عمل! D:
این از اون پست حسابیا بود! چه ایده خوبی.
خودم که صددرصد آماده و مشتاق این چالشم؛ حیف که وبلاگم هنوز آماده نیست.
راستی، فکر میکنم وقتی موضوعی به ذهن آدم برای نوشتن میرسه، آدم خودش میفهمه و دست به کار میشه برای انتشارش. شاید نیاز نباشه دنبال موضوع باشیم.
ایشالا هر چی زودتر آماده بشه و بخونیم نوشتههاتون رو.
حرف شما درسته و این کاریه که این روزا میکنم. ولی بدیش شاید این باشه که خیلی دیر به دیر به سر آدم میزنه که یک پست جون بگیره واین چالش شروع بود برای هر روز نوشتن.(چندان هم موفق نبودم!)
درود بر شما.
خیلی ممنونم از راهنمایی هاتون, واقعا توضیحاتتون عالی و کامل بود.
اتفاقا من هم از سایت یو تایپ برای تایپ ده انگشتی استفاده میکردم ولی متاسفانه بعد از چندوقت تمرین هاشو انجام ندادم ولی بزودی دوباره آموزشش رو شروع میکنم.(چون بقول قانون ۸۰/۲۰ سرعت تایپ کردن روی خیلی چیز ها تاثیر داره).
همچنین خیلی ممنون از لینک هایی که معرفی کردید, بنده حتما وبلاگ هایی که معرفی شده بود و مقالاتی که درباره راهنمایی وبلاگ نویسی بود رو حتما میخونم و کتاب هایی که معرفی نمودید رو حتما مطالعه میکنم.
من مقاله ای که درباره صفحه صبحگاهی نوشته بودید رو خونده بودم ولی متاسفانه بخاطر امتحانات و مدرسه وقتش رو نداشتم تا بتونم انجامش بدم.
در رابطه با وبلاگ هم میخواستم بعد از این که فریمورک جنگو رو یاد گرفتم وبلاگم رو بنویسم که یک چیز خاص از آب در بیاد ولی فعلا بیشتر تمرکزم رو گذاشتم روی یادگیری زبان انگلیسی که بعد راحت تر بتونم از روی منابع انگلیسی جنگو رو یادبگیرم ولی بخاطر اینکه بتونم مهارت نوشتنم رو بهتر کنم حتما بزودی وبلاگم رو با وردپرس راه میندازم و خوشحالم که شما بتونید مقالاتم رو بخونید.
باز هم ممنونم بابت توضیحاتتون.
جاوید باشید.
سلام خانوم شاکر
من از زمانی که وبلاگتون رو پیدا کردم و نوشته های شما رو خوندم, دیدم به زندگی خیلی بهتر شده.
من از قبل خیلی به نویسندگی علاقه داشتم ولی وقتی به وبلاگتون اومدم و نوشته های شما و کسانی که معرفی کرده بودید رو خوندم عاشق نویسندگی شدم.
من از دیروز دوره ۱۰ هفتگی مدرسه نویسندگی رو شروع کردم ولی برای نوشتن خیلی مشکل دارم و اغلب, چیزی درباره آن موضوع به ذهنم نمیرسه و در بحث استفاده از کلمات و جمله مشکل دارم.
من از قبل کتاب کم میخوندم و بیشتر وقتم رو صرف یادگیری برنامه نویسی و خوندن مقالات سکن آکادمی و زومیت و … میکردم و بیشتر موضوعاتش هم پیرامون برنامه نویسی و توسعه شخصی و استارتاپ و مدیریت بود. بخاطر همین یکی از دلایل که من نمیتونم خوب بنویسم همین باشه.
بنابر این اگر میشه منابعی معرفی کنید که بتونم مهارتم رو توی نویسندگی بهتر کنم. همچنین چون میخوام شروع کنم به کتاب خوانی چند کتاب خوب فارسی رو هم برای شروع که بیشتر درباره بهبوده شخصیتی باشه رو معرفی کنید.
با تشکر, موفق باشید.
سلام عادل.
خیلی خوشحالم که دنبال نویسندگی، و از اون مهمتر دنبال علاقت رفتی.
توی اول راه اینکه آدم حرف کم میاره تا بنویسه یه چیز طبیعیه و سر این خودت رو قضاوت نکن. منم هنوز توی این چیزایی که گفتی مشکل دارم :) ولی با تمرین درست میشه.
یکی از راهاش آینه که بدون قضاوت کردن دستتو بذاری روی کیبرد و هر چی به ذهنت میاد رو بنویسی. بعد از یه مدت آروم آروم مشخص میشه که دغدغهات چیه و میتونی از دغدغههات بنویسی.
تایپ دهانگشتی خیلی خوبه. اگر بلدی که ده هیچ از بقیه جلویی(چون هم توی کدزدن بدردت میخوره هم توی نوشتن افکارت). اگر هم که نه، به عنوان یه مهارت اصلی بهش نگاه کن و برو دنبالش. من از سایت یوتایپ استفاده کردم.
utype.ir
اگر علاقت به نوشتن زیاده، سعی کن هر روز صبح چندصفحهای بنویسی. درست بعد از بیدارشدنت.
این رو نه برای نویسندگی بلکه برای این میگم که خودتو بهتر بشناسی. چون اول صبح، موضوعات خالص خالص از خودمونن و هنوز ذهنمون فرصت پیدا نکرده که قضاوتها و دید افراد دیگه رو قاطیش بکنه. برای همین خیلی راحت میتونی بفهمی چه تلهها و چه فرصتهایی توی زندگیت داری. ردپاشون اکثراً با تکرار میتونی پیدا کنی. یسری حرفها هستن که مدام توی نوشتههای آدم تکرار میشن. اینا همون مسائل حل نشده یا دغدغههامونن که باید براش وقت بذاریم.
سعی کن هر روز بنویسی. این نوشتن الزاماً به معنای منتشرکردن حرفات نیست. ولی بتونی هر روز بنویسی، عالیه.
خوندن دستنوشتههای دیگران خیلی میتونه کمکت کنه. یه لیست بزرگ از افرادی که وبلاگنویسی میکنن و نوشتههاشون ارزش خوندن داره اینجا هست.
https://goo.gl/FgHFs4
این لینکهای پایین میتونه برای هر وبلاگنویسی مثل یه گنج باشه :) (خیلی از حرفایی که میخواستم بهت بزنم توی لینکای پایین جامع هست!)
https://goo.gl/aT1kT6
https://goo.gl/gZMvEk
https://goo.gl/TqgyKv
https://goo.gl/KoUxLb
یکی از ترسهام تو زندگیم، آینه که بگن بین کتابایی که خوندی کدوم بهتره!
نظر شخصی من اینه که آدما توی موقعیتهای مختلف، کتابای مختلفی میخونن یا حداقل من اینجوریم! مثلاً ۱۳ سالم بود کتاب جادوی فکر بزرگ رو خوندم و اونموقع خیلی باهاش کیف میکردم! ولی الان بذارن جلوم حوصله ورقزدنش رو هم ندارم!
باید بگردی ببینی به چیا علاقه داری، یا چه کتابایی جزو لیستهای پرفروش آمازون هست. کمکم که بخونی سلیقت دستت میاد و کتابایی که دوست داری رو پیدا میکنی.
ولی برای شروع و اینکه یه جرقهای باشه، فکر میکنم کتاب اثرمرکب از دارن هاردی عالی باشه. در مورد عادت و تاثیرشون توی زندگیمون صحبت کرده و کلی راهکار گفته (دارن هاردی خودش سردبیر اسبق مجله موفقیت آمریکا بوده.) کتاب بعدی هم The Science of Why که به فارسی دانش چراها یاعلم علتها ترجمه شده هم قشنگه!
یه کتاب دیگه هم کتاب هنرشفافاندیشیدن هست. این کتاب رو رولف دوبلی نوشته و عادل فردوسیپور خودمون ترجمه کرده. شاید این کتاب خیلی توی نویسندگی به دردت نخوره ولی کمک میکنه بفهمی خوشفکری یعنی چی :)
بازم میگم کتاب زیاده :) و انتخابکردن چندتاشون شاید نهایت بیانصافی باشه ولی سعی میکنم کم کم از کتابهایی که میخونم بنویسم شاید به دردت خورد!
(توی نویسندگی هم کتاب خاصی نخوندم که معرفی کنم، ولی یه نگاهی به کتاب یکسال تا نویسندهشدن انداختم. بد نبود!)
در آخر، خیلی درگیر کمالطلبی نشی بهتره. اگر مشتاق نوشتنی هر چی سریعتر وبلاگتو بنویس.
خیلی حرفام زیاد شد:) امیدوارم به دردت بخوره.
منتظر خوندن دستنوشتههات هستم.