میگفتم که باید بعضی راههارا بروی تا به یک آگاهیای برسی. توقع نداشته باش که از ابتدا به ساکن از همه چیز مطلع باشی.
میگفتم انقدر حرص «یک کارهای» شدن را نخور. این والد درونت را کمی ساکت کن و یاد بگیر که گاهی به حرفش گوش ندهی، گاهی بگذار کنار و از زندگیات لذت ببر.
به او میگفتم اینکه خیل عظیمی از مردم اگر دنبال راهی یا هدفی میروند، دلیل بر درست بودن آن راه و هدف نیست.
میگفتم منتظر وقت خوب، شرایط خوب نباش. زندگی با کسی شوخی ندارد. بیرحمانه میگذرد.
میگفتم بعضی آرزوها و خواستهها هم تاریخ انقضا دارند. دیر بجنبی کپنات تمام شده و تو میمانی و آرزوهایت.
به او میگفتم کمالگرایی، ایدههایت را فلج میکند. فکر کن جدا از محدودیتهایی که داری، چهکار میتوانی برای ایدهات بکنی؟ نق و نوق برای همه است تو متفاوت باش. اگر کاری آسان بود که همه انجامش میدادند..
همیشه قانون ۲۰/۸۰ را به یاد داشته باش و سعی کن در زمینههای مفید، جزو ۲۰ درصد برتر باشی.
میگفتم اطرافیان، آدمهای اهل عمل را دیرتر درک میکنند. به آنها برچسب دیوانگی میزنند.نگرانش نباش این قانون در همه جای دنیاست.
میگفتم ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودت نسنج.
سن تو،سن خطاست. خطا در باطن اشکالی ندارد. تکرار خطاست که تو را نادان جلوه میدهد.
بیشتر به «معنا» بپرداز تا «ظاهر»
معناست که به زندگیات روح میبخشد. اگر زندگیات «روح» نداشته باشد، خیلی زود به پوچی میرسی.
مواظب ۵ نفری که مدام با آنهایی باش. تو میانگینی از آنهایی. لازم نیست حتما آنها زنده باشند. گاهی اوقات قهرمان زندگی کسی، میتواند نویسندهای باشد که در دنیا حضور ندارد. پس برای این افراد در لیست 5 نفرهات برایشان جایی قرار بده و در طول روز مدام به آنها سر بزن.
میگفتم عاشق رفتار آدمها نشو، چون «رفتار» در شرایط ها تغییر میکنند اما «افکار» تغییرشان بسیار بسیار سخت است. پس عاشق «افکار» باش نه «رفتار»
اگر همه به درستی یک چیز نادرست اصرار ورزند باز هم آن چیز نادرست است. همرنگ جماعت شدن همیشه خوب نیست.
گاهی اوقات در کتاب فروشیها قدم بزن، هر چه ته جیبت است را صرف کتابهای مورد علاقهات کن. پول خرج کردن برای کتاب خودش «سرمایهگذاری» است. لزومی ندارد همهٔ کتابهایی که داری را بخوانی! تنها کافی است گاهی به آنها سر بزنی و ورق بزنی. حتی کتابهایی که خوب نوشته نشدهاند، میتوانند نقطه عطفی برای زندگیات باشند. کتابخانه داشتن را جدی بگیر. مطمئن باش به بهترین تفریحت تبدیل خواهد شد. با کتابهایت میتوانی دایرۀ محدودیتهایت را کمتر کنی. میتوانی در ذهنت به جایی سفر کنی. میتوانی پاسخ سوالهایت را درست بفهمی نه آنکه صورت مسئله را پاک کنی.
کمتر پیش آمده کسی با فیلم دیدن، تغییر کند اما کتابها راه خیلی از افراد را تغییر دادهاند.
دانشات را به اشتراک بگذار. به اندازهٔ کسانی که از آموزشهایت بهره میبرند، بزرگ خواهی شد. حتی دست به قلم شو و از چیزهایی که بلدنیستی بنویس.
تو شروع کن، مصالحاش میآیند.
تایپ دهانگشتی را یادبگیر. تو اهل صبر نیستی شاید با قلم نوشتن، همیشه برایت مطلوب نباشد و حوصلهات را سر ببرد. تایپ را که یادگرفتی خودت را ملزم به نوشتن کن.
هر روز بنویس. از زندگیات، از اتفاقها، از برداشتت و … . تنها بنویس. از سردرگمی و ابهام نجاتت میدهد. تازه میفهمی کجای نقشه قرار داری. هر نوشتهای را لازم نیست منتشر کنی، میتوانی با نوشتن، دوستانی همفکر پیدا کنی.
شرط دوستداشتن دیگران، دوست داشتن خودت است. هر تغییری هزینهای دارد. گسترش شخصیت، جزو بزرگترین تغییرها است.
اینترنت میتواند برای تو، یک ابزار برای رسیدن به زندگی بهتر باشد یا میتواند چاهی برای سقوطت. انتخاب با توست.
به عادتهایی که آرام در تو ریشه دواندهاند توجه کن. این عادتهاست که سبک زندگیات را میسازنند.
بیشتر به خودت بها بده.
اگر پازلی در جای درست خود قرار نگیرد، هم تصویر نهایی را خراب میکند هم خودش تباه میشود و هم به خانههای کناری لطمه میزند. تو تکهای پازل در این دنیایی. جای درستت را پیدا کن.
منتظر کسی نباش که بیاید و حالت را خوب کند، تعیین وضع حالت همگی دست خودت است.
لازمهٔ مقایسه، وجود شباهتهاست. با کسی که اصلا با تو ذرهای شباهت ندارد، خودت را مقایسه نکن.
میگفتم «دین» به تنهایی خودش یک چیز کامل است. رفتار آدمها را به دینشان نسبت نده. اگر رفتار ناخوشایندی از مسلمانی دیدی، به اسلام نسبت نده.
با خدایت بیشتر حرف بزن. حرف زدن با او، تنها به معنای به نماز ایستادن نیست. میتوانی در هر جایی با او سخن بگویی.
مفیدبودن به از مهم بودن است. اگر به بالای نردبانی رسیدی دست دیگران را بگیر اگر پایین نردبانی بگذار شانهات جای پای افراد لایق بالارفتن باشند.
وقتی هم برای مهارتهای به اصطلاح soft skill بگذار. اینهاست که در کنار دانشات بکار میآید و تو را متمایز میکند.
در پایان هم میگفتم با تمام اشتباهاتت، دوستت دارم. چون دوستت هستم. رابطۀ دوستی، بر همین اصل استوار است. اینکه میدانی طرف مقابلت ایراداتی دارد اما با تمام ایرادهایش میپذیری و دوستش داری.
شما چه میگفتید؟ در گوشش میزدید؟! یا با او طرح دوستی میریختید؟
۴ دیدگاه. Leave new
سلام
بسیار مقاله خوبی بود و من این موارد رو به عنوان نصیحت برای خودم در نظر میگیرم.
ولی اگر من بخوام با خودم حرف بزنم میگم:
اگر هدفی داری تلاش کن و به این باور داشته باش که با تلاش به هدفت میرسی.
هیچوقت به خودت دروغ نگو همیشه سعی کن خودت باشی و خودت رو از خودت جلو ننداز.
با تشکر.
سلام
حرفتو قبول دارم، مخصوصا «به خودت دروغ نگو»
موفق باشی.
نوشته تون خیلی زیبا بود.
ممنونم :)