به این نتیجه رسیدم که گاهی آدم برای خودش هم کهنه میشود اما این کهنگی به چشمش نمیآید.
به روز که نباشی، کارهایی که هر روز باید برای شادابی خودت و ذهنت انجام بدهی را دنبال نکنی، کهنه میشوی.
راستی تو میدانی چه چیزهایی تو را سرحال و قبراق نگه میدارد؟
من را نوشتن، رقصیدن، کتاب خواندن و دنیای کُد سرحال نگه میدارد.
ولی قبل از همۀ اینها، آدمهایی که با آنها در ارتباط ام برایم مهمتر از هر چیزی است. شاید چیزهایی که دوست دارم من را به آنها وصل کرده و یا حتی برعکس، بخاطر آدمهایی که دوستشان داشتم و دارم به چیزهای دیگری نیز راه پیدا کردم.
هر چه که هست، این کتابها و خواندن و نوشتنها به تنهایی به کار نمیآید. همگی برای یک هدف بالاتر کار میکنند: ارتباطات
تو با انجام این کارها در تلاشی که ارتباطات خود را بهتر یا بدتر کنی.
این رابطه میتواند رابطۀ خودت با خودت باشد، یا رابطه تو با دنیای بیرون.
جهانبینی آدم، به یکباره شکل نمیگیرد. فکر هم نمیکنم ثابت بماند.
بعضی رابطهها که باید کم و کمرنگتر شوند تا قوتی به رابطههای بهتر دهند.
فقط یاد بگیر که کهنه نباشی.
۶ دیدگاه. Leave new
سلام
یک سوال فنی ، آدم چرا ارتباط برقرار می کنه؟
سلام
سوال خیلی کلی نیست؟!
به نظر خودتون چرا؟ مثلا اینکه آدم خودش و نقطه ضعفها و قوتهاشو انگار توی آینه میبینه یا مثلا خیلی از نیازهای عاطفی و روانیاش جبران میشه یا…
کلی جواب میشه براش داد
اصلا یسری ادمها هستن برای همین سوال سالها درس خوندن. کافیه یه سرچ کنین
خانم شاکر عزیز
سلام
این یادداشت کوتاه خیلی به دلم نشست و باهاش خیلی ار تباط برقرار کردم، شاید بیان حسم همین الان برام مشکل باشه ولی یک چیزی ته وجودم خیلی حس خوبی به این یادداشت داره و انگار از زبان خودش باشه.
من را نوشتن، رقصیدن، کتاب خواندن و دنیا کُد سرحال نگه میدارد.
ولی قبل از همۀ اینها، آدمهایی که با آنها در ارتباط ام برایم مهمتر از هر چیزی است.
فوق العاده و موفق باشید
پ.ن: من را هم رقص سرحال میکند، اما تنهایی، هیچ وقت در هیچ کاری به اندازه رقص بیاستعداد نبودم، این را هم دیر فهمیدم، درست شب عروسی (شکلک آبشار اشک از چشمان و دهان باز در حال گریستن)
سلام آقای قربانی
ممنونم :)
پینوشتتون عالی بود :)))
خیلی زیبا بود
ممنونم سعید عزیز