داستان‌های مندست‌نوشته

به بهانه‌ی روز مهندس

۳ دیدگاه

در سال‌هایی که بچه‌تر از الان بودم، یعنی دبیرستان، سه سال تمام برایم چهارشنبه‌ها زجر آور بود، چون دو زنگ پشت سرهم عربی داشتیم و من بی‌هنر ترین آدم در یادگیری قواعد بودم. عربی به خودی خود سنگین بود، افتاده بود دو زنگ اخر تا ساعت دو بعد از ظهر به معلم جواب پس می‌دادیم. معلم عربی عادت داشت درس را در سوال‌پرسیدن یاد دهد، هر بار انقدر دعا می‌کردم که از اسمم بگذرد یک جزء قرآن حفظ می‌شدم. برعکس استاد دیفرانسیل‌مون، آقای داریوش بزرگی اگر چه با آن ابهت و سیبیل به سنگینی ریاضیات اضافه کرده بود ولی دنیایی را تصویر کرده بود که من عاشقش بودم. ریاضی را در حل مساله می‌توان یادگرفت، نه فقط مساله‌های ریاضی، اینکه بتوانی آن‌ها را به دنیای واقعی ربطش دهی. اینکه بفهمی ریاضیات در لحن خشک معلم و کتاب‌ها خلاصه نمی‌شود، اینکه از علاقه نجوم بخوانی، فیزیک بخوانی، گشتی در دنیای نانو بزنی و از هوافضا سردربیاوری. بعد از یک مدت که در این حال‌وهوا پرسه می‌زنی، به اعداد حس پیدا می‌کنی. نخندید، باور کنید من هر عدد را به یک شکل می‌بینم، مثلا از عدد ۱۹ خوشم می‌آید، نه فقط برای اینکه معرف آزادی بیان است بلکه عدد ۲۰ برای بسیاری از آدم‌های دوران مدرسه عددی است که نشان می‌دهد آن درس را به خوبی یادگرفتند. ولی مشکل اینجاست که یادگیری را نمی‌توان در نمره جا داد. از ۱۹ خوشم می‌آید چون می‌فهماند که تو با تمام تلاش‌هایی که می‌کنی، هنوز با یادگیری دُرست فاصله‌ها داری. شاید یک نمره، یا یک واحد باشد، اما دقیقا “فاصله‌ها” است. مثل چپیدن در قانون ۲۰/۸۰ که باید کلی زور بزنی تا در آن ۲۰درصد آدم حسابی مملکت جا شوی. ولی وقتی جا هم شدی، باز سلسله مراتب هست، باز هم یک قانون ۲۰/۸۰ در دلش دارد که باید تلاش کنی. آدمیزاد در سکون، می‌گندد. اینکه تصور کنیم کمال یک “هدف” و نه یک “مسیر” است، فلج می‌کند. عدد ۱۹ برایم معرف مسیر است. می‌گوید همین “فاصله‌ها” است که مسیر را می‌سازند. در طی‌کردنش، رضایت خواهی داشت نه صرفا در رسیدن به مقصد. یا اینکه احساس می‌کنم عدد ۲، شاد است. شاید معلم عربی هم از روشش در تدریس عربی بین حل سوال‌ها سعی داشت به ما بفهماند که مهندسی در ریاضیات خلاصه نمی‌شود. درد یادگیری عربی برایم مانده و هربار که یادش می‌افتم به همان استعاره می‌رسم که زندگی اول امتحان می‌گیرد و بعد درس می‌دهد. درک و فهم ریاضیات هم یک ابزار است برای مهندسی، و مهندسی هم به قول بلاد کفر، مثل تولز می‌ماند برای زندگی. اینکه مهندسی در ریاضیات خلاصه نمی‌شود و حل مساله است که به مهندسی معنا می‌دهد، درست؛ اما همین ریاضیات است که مهندسی را زیستنی‌تر می‌کند.

روز مهندس برای همه‌ی کسانی که در حلقه‌ی ریاضیات، حل‌مساله و زندگی نفس می‌کشند مبارک

توی کانال تلگرام لینک پستای جدید و چیزهای دیگه که برام جالبه رو میذارم :)

پست‌های مرتبط:

۳ دیدگاه. Leave new

  • سحر عزیز
    سلام
    ۱- روز مهندس رو به شما تبریک و تهنیت عرض می‌کنم، صد روز مهندس به این روز مهندس (شکلک خنده به همراه تبریک)
    ۲- این عدد ۱۹ چقدر خوب بود، به نظرم باید داستان سرخ پوستهایی که در کارشان از عمد خطا یا نقص ایجاد می‌کنند را تعریف کنم. اما همین ۱۹ که گفتی اون داستان و بیشتر از اون رو پوشش داده. مسیر ، مسیر، مسیر. آره همینه.
    ۳- منم به اعداد حس دارم. راستش رو بخوای اعداد زوج رو بیشتر از فردها دوست دارم. از ۲ بیشتر خوشم میاد تا ۳، عدد ۱۸ رو برای من حکم ۱۹ شما رو داره.
    موفق باشید

    پاسخ
    • سلام
      ممنون :)
      باحال بود منم ۲ رو بیشتر از ۳ دوست دارم حتی فکر می‌کنم ۷ به ۸ ظلم می‌کنه

      پاسخ
  • درود سحرخاتون.

    به نظرم این مواردی که توضیح‌شون دادی ،‌ و فهمیدن‌شون می‌تونه هیجان انگیز باشه.
    حداقل برای من که اینطور بوده. :)

    روزت مبارک مهندس. :) (گل)

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست